شروعی با لبخند تو

شروعی با لبخند تو:

آ.ت:لیسا دارم پیر میشم دیگه ۳۰ سالم شد
میگم به مناسبت تولدم فردا کنسرت بزارم

لیسا:نفس بگیر...
اوکی باشه فردا که نمیشه بزاری مگه کشکه
جنی:نه دوغه
لیسا:نمکدوننن یذره نمک نپرون ببینیم چیکار داریم میکنیم
ا.ت:خب باشه دعوا نکنین
الان زنگ میزنم واسه ماه دیگه

ویو ماه دیگه:
خیلی استرس داشتم آخه به مناسبت برگشتن بی تی اس اونا هم میان
حالا چه گلی بخورم
تا داشتم فکر میکردم اومدم روی سنت
زیر لب یه شتی گفتم و با لبخند داد زدم
ا.ت:سلام بلینککککککککک
همه جیغ ها رو هوا رفت
ا.ت: امروز می‌خوام به مناسبت روز تولدم و البته برگشتن بهترین گروه یه آهنگ بخونم
ویو جین:
آقا نمیدونم چرا هرجا میرین منو با خودتون میبرین
بابا منو خونه میزاشتین واستون خورشت قیمه هم درست میکردم
نامجون:بابا حالا بیا شاید خوش گذشت
ویو توی کنسرت:
با بی حوصلگی داشتم به جمعیت نگاه میکردم که یهو دیدم یه دختر خیلی خوشگل با لبخند وارد شد
نمیدونم چرا با لبخندش یهو قلبم تند تند زد
جین زیر لب گفت: من گوه بخورم از این به بعد بمونم و خورشت قیمه درست کنم
کوک:هم جین هیونگ سه ساعته دارم صدات میکنم کر شدی؟
جین:چیزه خورشت قیمرو نگا...
یعنی این دختر و نگاه کن
کوک با خنده شیطانی گفت:عیبابا کی بو میخواست بمونه خونه خورشت قیمه درست کنه؟
جین:حالا باشه
با صدای پیانویی برگشتم...
خ
م
ا
ر
ی
دیدگاه ها (۱)

اسلاید ۱: قیافه ا.تاسلاید ۲:لباس ا.ت برای کنسرت

خواهرم بزرگترم و دوست صمیمیمدوست صمیم یک سال پیش و خواهر عزی...

فیک درخواستی شروعی با لبخند تو:داستان فیک:اهم اهم ا.ت عضو پ...

درخواستی تکپارتی ،سناریو،فیک و چند پارتی اینجا گفته بشه🪐از ه...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط