اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت ۴۲
ویو رونا: نفس های داغش روی گردنم حس می کردم.....آروم به سمتش برگشتم با
صورتش مواجه شدم ..... به چشماش نگاه کردم دستاش محکم تر دور کمرم کرد
کاملآ بهش چسبیده بودم...نگاهم اصلأ به چشماش قطع نمی شد چشماش خیلی
غمگین بود..... چشماش مثل یک شب بود که با درخشش که داشت انگار ستاره ها
داخل چشماش آویخته شده بود...... نمی دونم چرا دلم می خواست خودم داخل
آغوشش گم کنم.....سرش داخل گودی گردنم برد و موهامو نوازش می کرد اصلا
از خودم جداش نمی کردم فقط خودم بیشتر داخل بغلش جا دادم که شاید یکمی
از دلتنگی که بهش دارم کم بشه از کارم تعجب کرده بود ولی اصلأ به مغزم گوش
نمی دم فقط به قلبم گوش می کردم کم کم داخل بغلش خوابم برد

ویو جونگ کوک: وقتی بغلش کردم دلم می خواست قورتش بدم این دختر واقعا
بهم حس آرامش می ده اولش که بغلش کردم اصلا واکنشی نداد وقتی به سمتم
برگشت داخل چشمام زل زده بود وقتی به چشمام زل زده بود دلم می خواست
اونقدر داخل بغلم جاش بدم که تمام حس دلتنگی و عشقی که بهش داشتم سیر
بشه وقتی محکم بغلم کرد یکم تعجب کردم.......اینکه از من خوشش نمیاد ........
اصلأ مهم نیست مهم اینه که...‌الان داخل بغلم خوابیده درسته خیلی زود از
دستش عصبانی میشم ولی خیلی عاشقش هستم

(ویو صبح ساعت ۵)
ویو رونا: چشمام باز کردم دیدم داخل بغل جئون هستم ‌.... داخل بغلش محکم
قفل بودم.‌‌....یکم خودم جابه جا کردم جئون بیدار شد بهم نگاهی کرد
جونگ کوک: چی شده صبح به این زودی ( خابالو)
رونا: هوم هیچی..... فقط میشه ولم کنی
جونگ کوک: نه بزار یکم دیگه
رونا: من باید برم
جونگ کوک: نگران نباش خودم می برمت
رونا: نمیشه لطفاً ولم کن بزار برم
جونگ کوک : .........................
دیدگاه ها (۸)

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۳ جونگ کوک: اینقدر غر غر نکن بخواب وی...

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۴ ویو رونا: که یهو جونگ کوک دستام کشی...

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۱رونا: باشه ( یکم نگران)جونگ کوک: اگه...

اسم عشق یک مافیا ۴۰ ویو: که یهو یکی محکم دهنم گرفت و سیاهی م...

black flower(p,238)

پارت ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط