تو کافه فرودگاه ک بود که پشت سر هم سگار مکشد ک
توي کافهي فرودگاه يکي بود که پشت سر هم سيگار ميکشيد؛ يکي ديگه رفت جلو گفت:
- ببخشيد آقا! شما روزي چند تا سيگار ميکشين؟
- منظور؟
- منظور اينکه اگه پول اين سيگارا رو جمع ميکردين، به اضافهي پولي که به خاطر اين لامصب خرج دوا و دکتر ميکنين، الان اون هواپيمايي که اونجاست مال شما بود!
- تو سيگار ميکشي؟
- نه!
- هواپيما داري؟
- نه!
- به هر حال مرسي بابت نصيحتت؛ ضمناً اون هواپيما که نشون دادي مال منه...
- ببخشيد آقا! شما روزي چند تا سيگار ميکشين؟
- منظور؟
- منظور اينکه اگه پول اين سيگارا رو جمع ميکردين، به اضافهي پولي که به خاطر اين لامصب خرج دوا و دکتر ميکنين، الان اون هواپيمايي که اونجاست مال شما بود!
- تو سيگار ميکشي؟
- نه!
- هواپيما داري؟
- نه!
- به هر حال مرسي بابت نصيحتت؛ ضمناً اون هواپيما که نشون دادي مال منه...
- ۴۲۳
- ۲۵ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط