تو کافه فرودگاه ک بود که پشت سر هم سگار مکشد ک

توي کافه‌ي فرودگاه يکي بود که پشت سر هم سيگار مي‌کشيد؛ يکي ديگه رفت جلو گفت:
- ببخشيد آقا! شما روزي چند تا سيگار مي‌کشين؟
- منظور؟
- منظور اينکه اگه پول اين سيگارا رو جمع مي‌کردين، به اضافه‌ي پولي که به خاطر اين لامصب خرج دوا و دکتر مي‌کنين، الان اون هواپيمايي که اونجاست مال شما بود!
- تو سيگار مي‌کشي؟
- نه!
- هواپيما داري؟
- نه!
- به هر حال مرسي بابت نصيحتت؛ ضمناً اون هواپيما که نشون دادي مال منه...
دیدگاه ها (۱)

سه تا زن انگلیسی، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میگذارن که اعت...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﯼ ﮐﻪ ﺻﺎحب ﮐﺎﺭش ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺶﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮ ﻋﻮ...

نامه پسرا به گشت ارشاد: برادران بی نهایت از زحمت هایتان متشک...

ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺗﻠﺦ يارو: بادوست دخترم كوه بودیم، لبه پرتگاه پاش ليز خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط