سواد بوسه ندارم دهاتی است لبم

سواد بوسه ندارم، دهاتی است لبم 
خودت بچش! نمکت را بریز بر رطبم 

پری که گمشده دنبال باد می گردد
من فلک زده اما به جستجوی شبم 

شبی که شعله ی بوسه شویم سرتاپا
به ذره ذره ات آتش زند وجب وجبم

حواس پنجره تاریک رو گرفتن توست
بکن عیادتی ای ماه!از هوای تبم 

معطر است به داغ تو بازوان من، آه
در انتظار تو (تبت یدا ابی لهبم )
دیدگاه ها (۱۵)

گفتنی هایی به دل دارم نمی گویم به توعاشقت هستم گرفتارم نمی گ...

چشمانم تو را منتظرند ؛جانا نیامدی فدای گیسوانت..همین که در ...

خبرت هست ؟که بی روی تو آرامم نیست ...

چشمهای تو خداوند غزلهای منستشور لبهای تو در تک تک اعضای منست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط