جمعه ها شعر من انگار تو را می خواند

جمعه ها شعر من انگار تو را می خواند

قلم و کاغذ و خودکار تو را می خواند

چشم، با اینکه شده خیره به راهت اما

پلک، تا می زند هر بار تو را می خواند

جمعه ها حس عجیبی ست میان من و دل

دل آواره به تکرار تو را می خواند

هر زمان رفت دلم در پی زیبایی و زر

چشم چون می کند انکار تو را می خواند

هر زمان از غم تو تکیه به دیوار زدم

باز دیدم در و دیوار تو را می خواند
 
باز هم جمعه و صد حرف به دل مانده و من

شعر با حالت اقرار تو را می خواند...

#F
دیدگاه ها (۱۹)

نشستی عاشقـــانه در دل من کشیـــدی خط عشــق بر ســاحل من شکس...

دل است دیگر مثل اناری ترک برمیدارد خواه از دلتنگی یا از حرفی...

ما نمی توانیم تعیین کنیمچند سال زنده خواهیم بود ؛اما می توان...

دعای قشنگ خــــ❤ــــدایا ....قسم به لحظه ای که دلم را می شکن...

دلم هوای توکرده.......

باز حرفای نزده رو قلبم سنگینی میکنه.....😔💔آدما رو خسته نکنید...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁خودت هم خوب میدانی چه #دشوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط