ویو ات صبح
ویو ا.ت صبح
با حس خفه شدن چشامو باز کردم
دیدم کوک رومه نفس کم آوردم
+دارم خفه میشم کوککککککک😩×صبح بخیر بیبی
+بیبی و کوفت دادم میمیرمممممم
×چرا😨
×اوه ببخشید
به یه حرکت منو کشوند تو بغلش
×امشب کلی باهم کار داریم
+نه نمیشه
×🤨من میگم چیکار کنیم و نظر نخواستم
+واقعه میگم نمیشه
×چرا
+چون خیلی کمرم درد میکنه قرار پریود شم
×حالا که نشدی
پاشد یه کشو رو باز کرد
حوله برداشت رفت حموم
+آخ کمرم
×ا.ت(از داخل حموم)
+هوم
×بیا اینجا کارت دارم
+وای یعنی چیکار داره
بله درو باز کردم منو کشوند زیر دوش
+کوک خیس شدمممم
شروع کرد به در آوردن لباسامو لبامو میبوسند
بدنمون لمس میکرد
(برید توبه کنید دیگه دوش گرفتن کار دیگه ای نکردن 📿)
اومدم بیرون حوله دور خودم پیچیدم
و لباسامو از کمد برداشتم لوسیون زدم لباسامو
پوشیدم
دیدم کوک داره بهم نگاه میکنه
گفت
با حس خفه شدن چشامو باز کردم
دیدم کوک رومه نفس کم آوردم
+دارم خفه میشم کوککککککک😩×صبح بخیر بیبی
+بیبی و کوفت دادم میمیرمممممم
×چرا😨
×اوه ببخشید
به یه حرکت منو کشوند تو بغلش
×امشب کلی باهم کار داریم
+نه نمیشه
×🤨من میگم چیکار کنیم و نظر نخواستم
+واقعه میگم نمیشه
×چرا
+چون خیلی کمرم درد میکنه قرار پریود شم
×حالا که نشدی
پاشد یه کشو رو باز کرد
حوله برداشت رفت حموم
+آخ کمرم
×ا.ت(از داخل حموم)
+هوم
×بیا اینجا کارت دارم
+وای یعنی چیکار داره
بله درو باز کردم منو کشوند زیر دوش
+کوک خیس شدمممم
شروع کرد به در آوردن لباسامو لبامو میبوسند
بدنمون لمس میکرد
(برید توبه کنید دیگه دوش گرفتن کار دیگه ای نکردن 📿)
اومدم بیرون حوله دور خودم پیچیدم
و لباسامو از کمد برداشتم لوسیون زدم لباسامو
پوشیدم
دیدم کوک داره بهم نگاه میکنه
گفت
- ۱۴.۹k
- ۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط