امان از دل رهبر

امان از دل رهبر
دیدگاه ها (۲)

ماسینه زدیم و بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم آنها دیدندما...

می گویم حالا که دستانتان را بی رحمانه بستند کاش چشمانتانم هم...

وای بر جهل و بی سوادی

...

‌یا تیر هٖلاکم بزنی بر دل مجروحیا جان بدهم تا بدهی تیر امان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط