دستم به تو و موی تو بند است نگریزی

...
دستم به تو وُ مویِ تو بند است، نگریزی!
می دانم وُ می دانی عزیزم؛ که عزیزی

بی تو؛ نَفَسم نیست، بَسم نیست یه عالم!
تو؛ یک تنه جای من وُ عالم، همه چیزی

ای عشق! تو تصمیم بگیری، چه بگویم؟
دل را بِبَری تو به اسیری، چه بگویم؟

از این دلِ تنگم؛ دل تنگت، چه بخواهد؟
ای وای دلم را نپذیری؛ چه بگویم؟

#حدیث_دهقان
#دست #مو #بند #گریز #عزیز #نفس #عالم #عشق #تصمیم #دل #اسیر #دلتنگی #پاییز_هزار_رنگ #پاییز #آذر
#تو_یک_تنه_جای_من_و_عالم_همه_چیزی
#flower
دیدگاه ها (۰)

...گوهرِ مخزنِ اسرار همان است که بودحُقِّهٔ مِهر بدان مُهر و...

...به انتظار تو ام ، آفتاب چله نشینبه پله پله بلندای توست، ش...

...تا به کی خورشیدی اندر پشت ابر؟تا به کی روزی ما دوری و صبر...

...ای که انداخته ای در دل ما هلهله ایدل و دینم همه بردی و نک...

...در وصف چشمان تو، زبان از گفتن و قلم از نوشتن عاجزند!چشمان...

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم . . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط