سناریو استری کیدز

(هیورین خواهر هیونجین که دو سال هست توی گروه بی‌بی مانستر دبیو کرده و در مراسم ماما...) پارت ۱

ماشین آروم توی خیابون‌های اطراف منطقه شلوغ مراسم ماما حرکت می‌کرد. نور چراغ‌ها می‌افتاد روی صورت‌ها.
هان تکیه داده بود عقب:
_ هیون… خواهرت دقیقاً چه شکلیه؟ فقط دنسشو دیدیم.
هیونجین یه لبخند خیلی ریز زد: هیورین ... موهاش کوتاهه، قهوه‌ایه چشم‌هاش کشیده‌ست… وقتی تمرکز می‌کنه اخماش یه‌کم می‌ره تو هم ، مهربونم هست ولی خب ... یکمم وحشیه دیگه
چان خندید: یعنی لج‌بازم هست ؟یا فقط خواهر من اینجوریه
× بدتر
هیونجین نفس خند‌ه‌داری کشید.
× از بچگی اگه تصمیم می‌گرفت کاریو انجام بده، هیچ‌کس جلوش رو نمی‌تونست بگیره.
سونگمین پرسید:ببینم ازت کوچیک تره ؟
— آره اون ۲۱ سالشه
نگاهش رفت سمت شیشه.
— یادمه یه‌بار تو خونه، وسط شب بیدار شدم دیدم توی حال با هدفون تمرین می‌کنه. زمین خورده بود، زانوش زخمی بود ... ولی ادامه می‌داد.
لینو با طعنه‌ی آروم: شبیه خودته
چانگبین : دقیقاً.. اوه هیون ، راستی اهنگای گروهشونو دارم !
×خیلی وقته ندیدمش یادم میاد آخرین بار توی بک استیج کنسرتمون تو سئول بود شاید ۷ ماه پیش ... الانم میخوام تو استیج ماما ببینمش
فیلیکس: پس امشب قراره سورپرایز بشیم.
هیونجین زیر لب:
× فقط امیدوارم لذت ببره. این صحنه رو سال‌ها منتظرش بوده.
ماشین نزدیک سالن شد ؛نورها بیشتر، صداها واضح‌تر شدن
چان گفت:
÷ خب… امشب فقط آیدل نیستی.
لبخند زد.
÷برادر هم هستی.
هیونجین چیزی نگفت. فقط کمربندشو باز کرد… و نفس عمیقی کشید...

ادامه ...
.
.
.
M☆Q
#استری_کیدز #سناریو #فیکشن #لینو #مینهو #هان #هیونجین #چانگبین #جونگین #فلیکس #بنگچان #سونگمین
دیدگاه ها (۲)

سناریو استری کیدز

سناریو استری کیدز

سناریو فیلیکس

سناریو هان جیسونگ

خودا تو چقد بزرگ شدی🥺🥺🤍اجرای بی نظیر پسرا تو مراسم ماما😎زیاد...

آپدیت اینستاگرام Mnet_MAMA با چان، چانگبین و جونگین و اسپویل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط