😑 😂
دیدگاه ها (۴)

منتظر رخ دادن اتفاقی خارق العاده بودم، اما سالها تباه می شدن...

چه بود آن آهِ عمیق که حتی در مهمانی های شلوغ دست از گریبانِ ...

ای آنکه طبیب دردهای مایی..این درد زِ حد رفت چه می فرمایی؟..

در سینه ام بم هابا کوهی از غم هاپیوسته لرزیدند..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط