Part

𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』
Part 7
آنا :من ....... از بچگی مامان و بابام و ندیدم
تهیونگ : چرا ؟
آنا :بابا خلافکار بود و مامانم هم معلوم نیست کجاست من پیش مامان بزرگم بزرگ شدم ولی دارم دنبال مامانم می گردم
تهیونگ : جالبه ..... تو شغل مورد علاقت چیه ؟
آنا : من....... دوست دارم ایدل بشم
تهیونگ :واقعا ؟!
آنا :آره خیلی دوست دارم از بچگیم دوست داشتم ایدل بشم .....تو چی‌؟
تهیونک :نمی تونن بگم
اما : چرا؟
تهیونگ : بعداً میفهمی
آنا : از آشنایی باهات خوشبختم
تهیونگ : منم همین طور
آنا و تهیونگ : میشه شمارتو داشته باشم (هم زمان )
آنا و تهیونگ : آره (باز هم همزمان )
تخیونگ :بعداً می بینمت
رفت
وای خدا
قلبم داره تند میزنه آروم نمیشه آنقدر تند میزنه که داره از جاش در میاد .......





حمایت .......🖤؟
دیدگاه ها (۱۲)

۲۰۰تایی نسیم 🥺

『𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』Part 8 قلبم داشت تند می زد من هنوز داشتم به جای ق...

『𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』یوری :اشکال ندارد برو پشت بوم آنا : باشه رفتم پشت ...

بچه ها 😭😭😭 ببخشید این چند روز نبودم من تمام حافظه گوشیم پاک شده و الان واقعا بدبخت شدم نمی دونن چیکار کنم ولی قول میدم هر وقت کارم درست شد براتون دوباره بزارم😖😞😓

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط