من دیدم مردمی که با لبخند به آب زاینده رود خیره بودند و

من دیدم مردمی که با لبخند به آب زاینده رود خیره بودند ، ولی فرا تر از ظاهرشان ، باطن آنها مرا میترساند انگار سردی تا مغز استخوانشان را به رقص گرفته بود و ابر ها هر دفعه سازی نو مینواختند ...
درد داشت با هر سازی رقصیدن !

پ‌ن: دیروز غافل گیر شدیم وقتی از روی پل رد شدیم حس وصف نشدنی بود 🥰
دیدگاه ها (۰)

اصفهان ، اصفهان من 🌿

و گاه خیره به جایی مبهم !

وروجک به تمام معنا😂🫂💙💎#باگزی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط