در عوض تک تک درد هاتون.. فقط لبخند زدید!

.............



با چفت شدن در پشتش چشم هاش رو به روی حرف ها و اتفاقات بست‌
شماتت های ریس کمپانی ..و اعضا.. حتما ازش خیلی نا امید بودن..
چرا نتونست خشمش رو کنترل کنه!
چرا..

- ببخشید..

صدای فردی اونو به هوش آورد..
چشم هاش رو باز کرد و به رو به روش نگاه کرد.
هفت پسر..دربرابرش ایستاده بودن.

- متاسفیم لونا..
لحن ناراحت سونو صدایی بود که به گوشش رسید. دیگه توانایی برای حبس این بغض نداشت.
اشک هاش به چشم هاش و بعد..

- گریه نکن..

آغوش جیک جسم کوچیک دختر رو در بر گرفت.
نوازش آروم دست پسر سعی در تسکین اون داشت.
نفر بعدی.. جونگوون بود.
متاسف و غمگین..
-لونا..من واقعا معذرت میخوام

اشک هاش بیشتر شد از اینکه جونگوون بخواد ازش عذر خواهی کنه متاسفم و ناراحت بود.
پس..بدون معطلی به اغوش دوست عزیزش هجوم برد.

- من متاسفم جونگوونا..من..من خیلی عصبی شدم و بهتون فک نکردم . من به ریس هم گفتم.
اون میدونه تقصیر شما ها نیست..این بخاطر منه..من-

- آروم باش..اشکال نداره..
-اگه قرار باشه مشکلی پیش بیاد ما باهم حلش میکنیم.

سونگهون گفت و بعدش نیکی بود کع خنده آرومی کرد و با لحن شیطون لب زد‌.

- ولی خوشم اومد. خوب دهنشون رو سرویس کر-
-نیکیییی !!!!
دیدگاه ها (۰)

سناریو/ scenario :انهایپن/ ENHYPEN :#ENHYPEN" وقتی از تور جه...

" میخوای در کنار زن‌ دیگه ای خوشحال باشم!"part: 1...- ازت مم...

در عوض تک تک درد هاتون.. فقط لبخند زدید!

در عوض تک تک درد هاتون.. فقط لبخند زدید!

my baby girlPart;32season;2_______________________________یو...

سنگدلچپتر * 21 *ویو لوناکوک:میریم خونه... خیلی کارا هست که ب...

𝑭𝒓♡𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹³" ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط