به شراب لب لعلش چو گرفتار شدم

،
به شرابِ لب لعلش چو گرفتار، شدم

عشق را در پسِ یک نعره خبردار ،شدم

مستیم از سکرو میکده و جام نبود

باده از قند لبش بود و خریدار شدم

❥❥❥❥➖ ➖ ➖ ➖ ➖
دیدگاه ها (۲)

تقدیم به دوستای خوبم

پا بہ پایت تا تہ ایڹ جاده می‌آیم نترسایڹ منم عاشق تریڹ دلداد...

خریــــــــــدارمتمام تنهایی‌هایت راتمام غمها و دردهایت راتم...

چه خبر یار؟ شنیدم که گرفتار شدیدل سپردی و برای دگری یار شدیب...

رمان j_k

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط