می گذارمت روی چشمانم

می گذارمَت روی چشمانم

و این شهر را با تو قدم میزنم

مجبورشان می کنم تا برای

دوست داشتنمان اسپند دود کنند

کور شود چشمِ حسودان

لال شود زبانِ بدخواهان ☺ ☺
‍‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌
دیدگاه ها (۱۷)

ناز پروده ے عشق تو شدمجان منےدرد خود با کہ بگویمکہ تو درمان ...

من همانم که تمامم شده وقفِ دل تو.. 😍 😍

داشتنِ کسی کهآدم نسبت به اواحساس آرامش کند ،بهترین چیز است ....

منکه پُرش نمیکنم گور پدر دو نمره ، هه ☺ ☺

سلام امیدوارم حالتون خوب باشهمن رایسا هستم متولد ۱۳۹۲ ۹شهریو...

حکایت مرد و دام پزشک:روزی روزگاری یک مرد دچار چشم درد شدیدی ...

تایپ کردیم و تایپ و تایپ...نوشتیم و نوشتیم و نوشت...تمامِ اح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط