هر رهی را رفتم این دنیا به پایم خار ...

هر رهی را رفتم این دنیا به پایم خار زد
دست بی رحمش همه آمال من را دار زد

سر به روی شانه ی دیوار دادم هر کجا
رازهای سینه ام را جغد شومش جار زد

بس که بی همدم سپر کردم تمام عمر را
سینه ام را عنکبوت بی کسی ها تار زد

گر چه این دل گوشه عزلت به تاریکی نشست
بی سبب بر گردن بشکسته اش افسار زد

هر شبی را من به امیدی سحر کردم ولی
بهر آزارم دوباره دکمه ی تکرار زد

هر چه تن دادم به راهی در مسیر سرنوشت
سنگلاخی کرده راه و بر رهم دیوار زد

ساختم با زخمهای کهنه ی دنیا ولی
جای مرهم در دلم از جنس غم، بازار زد


🍃🥀🍃
دیدگاه ها (۰)

از روی ادببه رسم هر روز صبح سلام بر سالار شهیدان آقا امام حس...

#قبل_از_ازدواج 🤦‍♀ تغییر شخصیت بعد ازدواج !🤔 پس از ازدواج م...

یک شهروند لرستانی خطاب به وزیر کار: آقای وزیر بخدا اگر این ر...

حسن عباسی در جمع دانشجویان:خدایا تو به جز مردم ایران چه کسی ...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط