رفیق پارت ۵

سوسن چشماش رو باز کرد و دید عمر و
بعد با استرس گفت
سوسن : وای ببخشید
#سوسن
سری رفتم یخ آوردم و گذاشتم رو سر عمر
بچه ها رفتن بالا
من و عمر نشستیم من
یخ رو گذاشته بودم روی سر عمر
عمر بهم گفت
عمر:چقدر مهم زدی
سوسن با بغض گفت
سوسن: ببخشید
#عمر
سوسن داشت گریه میکرد
بهش گفتم ببخشید نمی‌خواستم
گریت رو در بیارم
#سوسن
اشکام رو پاک کردم و گفتم
سوسن: بیا بریم پیش بقیه


پارت بعدی رو بزارم
اصکی ممنوع
دیدگاه ها (۵)

شبو

ایسو

ادیت خودم

اجیم دنبال شه تازه اومده ویسگون

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴0

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط