ویو جیا

ویو جیا
ی دسته چرم بود ولی خیلی شیک و ناز بود
جیا : این چیه
ی سلیب برجسته وسطش بود که فشارش دهد که ی چاقو ۱۵ سانتی ازش امد بیرون
جوووننننم
جیا: عررر این برا منههه( خر ذوق
ته: ارهه
جیا: ممنون ممنونممم
ویو ته
از دیدن ی چاقو انقدر خوشحال شده؟
واقعا عجیبه ولی ددین خندش و ایم طور خوش حال شدنش با دیدن ایم صحنه
یجور ..خب یچی‌تو مایه هایی... وای خدا کم فک کن
ته: خب برا کشتن ازش استفاده کنی فعلا
برگشتم‌برم که
یدفعه محکممم بغلم کرد از پشتتت
جیا: ممممنننوننن
یدفعه انگار ضربان قلبم رفت رو هزاررر تو شک بودم
خودمو زود کشیدم بیرون
ته: اهش دیگه تشکر کردی ولم کن
رفتم بیرون
اخه چرا بغلم کرددد؟
چره یدفعه قلبم انقدر تند زد ؟
خب طبیعیه وقتی ی جنس مخالف بقلت کن حول میشی بهتره جدی نگیرم
( این اتفاق بیشتر برا دخترا نیس؟😂😂🤣🤣🤣)
ویو جیا
عاشق چاقوعه شدمم
پایینن لباسمو دادم بالا ( بچه ها نمیدونم یچی شبی کش یا کمربند برا پا هست نمیدونم چیخ از اونا) ... چاقو رو بش وصل کردم ب درد میخوره دامنمو دادم‌پایین
و رفتم پایین مهمونا کمشون امده بود
جونگ کوک اماده شده بود سرش تو گوشی بود