لبخند دروغکی چرا

لبخند دروغــکی چرا…؟؟
خــــوب نیستـــــم . . .
مثل قرصـــی که نیم شب ، بدون آب گیـــر می کند…
گیر کرده ام در گلوی زندگـــــی…!!!
کاش می توانستم راحـــت حرف بزنم...
چیزی بگویم از دلتنــــگی...
میان آدم های این اتاق مجازی...
فقط می گویم دلتنگـــم...
این سکــــــوت را دوست دارم…
لال بودن را ترجیـح مـــیدهم ،
وقتی کســـی نیست كه؛
عمق درد پنــهان شده در حرفهایم را حــــس کند…!!!!
دیدگاه ها (۲)

نفس های سنگین... سیگارای سنگین... کام های سنگین...

ﺩﺍﻏــــــــــﻮﻥﻡ …ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ “ ﺩﺍﻏــــــــــﻮﻥ” ﯾﻌﻨﮯ ﭼﯽ؟ﯾﻌﻨـــــ...

یه خونه که اندازه ی دستامونهکه گوشه کنارش پر از حرفامونهیه خ...

میگن اونی که گریه می کنه یه درد دارهاما اونی که می خنده هزار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط