همسرش می گفت قبل از عقدمان خواب دیدم هوا بارانی

✅ همسرش می گفت : قبل از عقدمان خواب دیدم ، هوا بارانی است و من سر مزاری نشسته ام .
روی سنگ مزار نوشته شده بود 🌷 ،شهید مصطفی احمدی روشن
خوابی که خیلی زود تعبیر شد...
‍ همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور می شود . بی تاب می شود ؟
گله ای ، حرفی ... اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود .
پرسیدند حالا شما چه می کنید ؟
به علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت : «مصطفای دیگری تربیت می کنم . » #شهید_مصطفی_احمدی_روشن #بخون
دیدگاه ها (۷)

‍ عمو قاسم اسم مرا "هوشنگ" گذاشته بود . از تو شاهنامه پیدا ک...

رمان تاریخی و تحسین‌شده«نامیرا» نوشته صادق کرمیار که به موضو...

استاد پناهیان:عاشق خدا شدن سخت نیست، مقدمۀ آن دشوار است.مقدم...

با عشقتنفس نیزیک حادثه ی تازه ست... #حسین_منزوی #بخون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط