به سراغ من اگر می آیید

به سراغ من اگر می آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگ های هوا ،
پر قاصد ها ییست که خبر می آرند،
از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک .
روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است
که صبح،به سر تپهی معراج شقایق رفتم
پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست.
به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من.
دیدگاه ها (۲)

مــــــن آن خآموش ِ خآموشم کـــه بآ شادی نمیجووشــــــم

گاهیــــــ ... فقطــ گاهیـــــ ... دلـ♥ــمـــ ــ ـ میــــــ ...

ومندرنهایت بی راهه زندگی می چرخم واززیرگذرترسهایم عبورمیکنمت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط