همن ه وقت نست

همين كه وقتى نيستى ،
كلافه ميشوم ...
همين كه با ته ماندهِ خيالت خودم را نگه ميدارم
همين دردِ بى اراده ،
يعنى معتادت شده ام ...
گوشه گوشه اين شهرِ لعنتى را
پىِ ذره اى از تو می گردم
نميدانى چه بَد دردى ست
خُمارى ..!
دیدگاه ها (۲)

مراقبِ رفتارتان با آدم هایهمیشه مهربانِ زندگیِتان باشید !هما...

غـم ‌مخور آغوش من حالا كه رفت ،دنيايش بی مندنيا نيست ...!

#شب.. چشمانِ سیاهِ زنی ست تنها؛که ابرِ #بغض گلویش را فرا گرف...

پاييز را ميخواهم...از زاويه چشماى تو نگاه كنم ...وگرنه اين ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط