برادر بی رحم من

برادر بی رحم من 💔🥀🖤

💫part 8

{سر میز شام}

&داداش
"بله
&سما قراره برید آمریکا؟
" اره چطور مگه؟
&هیچی مبخواستن مطمئن بشم
"باشه
&میگم میشه یچیز دیگه ام بگم
" اره بگو
&داداش اگر من بخوام برم بیرون شما اجازه میدید؟
"معلومه که نه
&باشه ولی چرا
" نمیتونم بذارم همینه که هست
&چشم
"افرین حالا غذاتو بخور
&باشه

ویو یونگی:

برام عجیب بود درخواستش مگه میخواد چیکار کنه؟ بیخیال بابا ولش کن اصلا به من چه؟

(فلش بک به بعد شام)

ویو یورا:

خب منم ادمم دیگه حالا که نمیذاره وقتی رفت امریکا یواشکی میرم بیرون رفتم تو پذیرایی نشستم خیلی دلم گرفته بود یه پیانو هم اونجا بود من عاشق پیانو بودم اروم رفتم نشیتم و شروع کردم خیلی حالم بهتر شده بود از شیش سالگی کلاس پیانو رفتم ولی اینکه به پیانو علاقه داشتم بخاطر داداش بود اون از وقتی من بچه بودم خیلی خوب پیانو میزد و منم بواشکی گوش میدادم بعد یه مدت صدایی از پشت سرم اومد و از جا پریدم

" خیلی خوب پیانو میزنی
&وای داداش شمایید؟
"میخواستی کی باشه؟
&امم هیچی ببخشبد
" چند وقته کلاس میری؟
&خب از شیش سالگی
"واقعا خوب میزنی
&مرسی داداش به پای شما که نمیرسم
" ممنون
&میشه شما هم بزنید؟
"من؟
&اره
" باشه
&مرسی
(گشادیم میاد
بعد پیانو زدن)

&خیلی خوب بود
" اره ممنون
&داداش دلم براتون تنگ میشه
"زود برمیگردم
&باشه
(صدای رعد و برق)

&ایییی داداش (گریه و میپره تو بغل شوگا)
" چیشد یورا خوبی؟


ادامه دارد.....

شرایط:

2 فالوور
دیدگاه ها (۹)

بچه ها ایدی پبج دختر خالم عوض شده: @flora_army_7_bts

برادر بی رحم من💔🥀🖤💫part 9&هق... از رعد و برق میترسم(گریه) "ه...

برادر بی رحم من 💔🥀🖤💫part 8"ببخشبد بعضی وقتا عصبی میشم دست هو...

تروخدا نذارید بره من نمیتونم باور کم داره میره لطفا راضیش کن...

برادر بی رحم من💔🥀🖤💫part ۷(خالش زنگ زده) &سلام'سلام عزیزم خوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط