هفته دوم خرداد بود قشنگ یادمه تا نزدیک یک ماه کلاسا تشکی

هفته دوم خرداد بود. قشنگ یادمه تا نزدیک یک ماه کلاسا تشکیل نشده بود و ما مقدماتی آموزش می‌دیدیم
بعد از ظهر بود خوابیدم , خواب حرمو دیدم! انقدر واضح بود برام که حتی بعد خواب هم هنوز تو خال و هواش بودم . تو خواب با بچه های خوابگاه رفته بودیم مشهد و هنوزم لحظه ب لحظشو یادمه..^^ برخلاف روزای سختی ک میگذشت اون روز همون خواب حال و هوامو عوض کرده بود و خوب بودم
اواخر تیر بود که طی یک مراسمی فهمیدیم قراره ببرنمون مشهد !!
به بچه های اتاقمون گفته بودم قضیه خوابمو با شنیدن این خبر خوب چندتاشون با ذوق اومدن طرفمو بغلم کردن انگار اونام میدونستن یه مژده بود اون خواب..
و چ مژده ی خوبی که ۶ آبان ۱۴۰۰ رفتیم مشهد !^^
شد اولین سفر دانشجویی که برای من یکی بهترین سفر بود ❤️
پ‌ن: عکسا تازه ب دستم رسید 😗😂 حیفم اومد ب یادگار نمونه
دیدگاه ها (۳)

آی عم کامینگ بکک 🤏😗نماز روزه هاتون قبول باشه ❤️

ترکیب بهشتی 🫠💛🙂

چه تلخ..

‌﹝خوشبختانهـ‌خدا‌خیلی‌بزرگترازدلواپسی‌های‌ماسٺ🌿°•﹞ پ‌ن: تقری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط