m r

ᥒᥱᥕ mᥲᥡᥲ 𝗍᥎ | ⍴ᥲr𝗍 ۴
*تو خوابگاه*
ببینید کیییی اینجاستتتتت *رو نمایی از سانی خوشگله*
سانیعلی: سلامم مایا تی وی'ز -دست تکون دادن
ایشون استایلیست و میکاپ ارتیست و همچنین پاره ای از تن بنده هستنننن -بغلش میکنم
سانیعلی: حیحححیی *وی لبخند ملیح زد💁🏻‍♂️*
خب قرارهه امروز تو خوابگاه کنار من باشه دلیلشم به شما مربوط نیست *ناراحت نشید میگم،چون میترسم گگگگ💩*
سانیعلی: اونی راستشو- _دستمو میزارم جلو دهنش
خفه شو زنیکههههه😟🤣
سانیعلی: باش- باشععع *نفس نفس زدن*
گودرت مایاعلی رو کم نگیر 😎🤏🏻 *تنظیم کردن عینک*
سانیعلی: *وی خروسی میخندد*
چرا اینجور میخندییی *وی گاوی میخندد*
سانیعلی: خودت چرا اینجور میخندییی؟؟
*در خوابگاهو میزنن*
-هردوتامون جدی میشیم
کیهههه؟ -اروم میگم *اصلا هم نمیترسم تاکید میکنم اصلاااا*
سانیعلی: من پیتزا سفارش دادم *ریچ مامی😯*
اووووووووووو*وی ذوق کردد* جدیییی؟؟؟ 🦥
سانیعلی: -میخنده و میره سفارشو میگیره
سانیعلی: اونیییی...مانی مانی بده *زنیکه دروغ گفت*
هننن؟؟؟الان گفتم ریچ مامی جو گرفتییی؟؟
*وی کیف پولشو در میاره و پولو حساب میکنه*
ریچ مامیعلیییی فقط و فقط خودممم *چشم قرهههه*
سانیعلی: وهووووووو ، مامیعلییییی
*پیتزا هارو باز میکنیم و شروع میکنیم به خوردن*
سانیعلی: اونی اونییییی یه فکت پیدا کردممم
جانم بوگو
سانیعلی: ببین مانیعلی با م شروع میشه ، مایا هم با م پس تو قطعا یه ریل مامیعلییییی *وی انیشتینه*
وهووو ، راست میگی شیطونننن *خر ذوق*
*تا پارت بعدی بدرودددد*