بعد از تو ما مثل بنفشه ها زندگی کردیم

بعد از تو ما مثل بنفشه ها زندگی کردیم

ناچار بودیم

به درخت ها فکر کنیم

و زندگی کنار پنجره بود

کنار آستین کتم

زندگی در یک قدمی بود

به خاطر تو خشمم را در بهار پنهان کردم

دستم را به نرده ها گرفتم

و از هیاهو دست کشیدم

زانو زدم

و سرم را چون دهان عطری باز کردم.



#غلامرضا_بروسان
#deep_feeling
دیدگاه ها (۳)

در به دری در من بودنه در قطاری که می رفت و می آمد. #غلامرضا_...

دستم را زیر سرم می گذارمو به خواب می روممن و دستم هر شب خواب...

به زندگی دست می کشمبه دکمه ها، به لباس هاو تو را در تاریکی ج...

تو نمی میری چون پرچمی که سربازان بسیاری در آن شلیک کرده باش...

مرگ زندگی ادامه پارت ¹²³...در آن لحظه، صدای یکی از نگهبان‌ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط