اسم دیدار

اسم: دیدار🍷

season ②. p¹¹

راوی:
تهیونگ همینطور با خودش حرف میزد که یهو یادش اومد برای چی به اشپزخانه امده بود.... اون اومده بود که برای ا/ت صبحانه درست کنه.........

ویو ا/ت:
امممم...... هنوز خوابم میادددد..... ولی یه بوی خوبی داره میاد........ ینی بیدار شم.... ؟

ا/ت: ها........ راستی...... من....... با/کرگیم...... رو.... از دست...... دادم.........؟؟؟؟ نه...... نه........... نهههههه........... وایییی....... یعنی اون........ اون.............

راوی:
ا/ت همینطور با خودش حرف میزد که تصمیم گرفت لباس بپوشه و بره به اشپزخونه و با کسی که با/کرگیشو ازش گرفته روبرو بشه..... ولی اینو نمیدونست که قراره چطوری این مارو انجام بده وقتی عاشق تهیونگ شده......

ا/ت رفت پایین و قبل از اینکه وارد اشپزخونه بشه، نفس عمیقی کشید..... لبخندی زد و با استرس وارد اشپزخونه شد...... تا وارد اشپزخونه شد، تهیونگی رو دید که جنتلمنانه درحال اشپزی کردن برای معشوقه اش است.....لبخند ا/ت، بعد از دیدن این صحنه، بیشتر شد...... گونه هاش از شدت عاشقی قرمز شده بودن....... ولی ایا همیشه قراره اینطور باشه...؟؟؟ یعنی احتمال داره، روزی ا/ت از تهیونگ زده بشه؟
یا عاشق ادم دیگه ای بشه؟