روحم مملو از خستگیست

روح‌َم مملو از خستگی‌ست!
جسمم گشته بی‌جان!
ذهن‌َم درگیر، گمراه، تیره!
انتظار، شعله سیَه ایست
که فتاده بر جان ُ دلم
وجودم را ننگ و خاموش
دنیایم را بی‌اعتبار
رعشه های ِ روحم را تنها
خیره به اذهانی مدهوش مانده‌ام
اذهانی با تفکرات کهنه!
چیزی جز افسوس باقی نمی‌مانَد!
صدایی مشوش؛ روحم را پریشان ساخته!
و اما من همانی هستم
که درهمان حفره های آب راکد قایقی را به حرکت درآوردم
در این دنیای پوچ،
خودم را رها کرده ام
اندکی تفاوت!
اندکی جدا از این قفس تنگ
جدا از مغزهای تاریک...!
کمی گرم تماشایِ احوالاتِ خودم
درخودم و با خودم گذر میکنم از سایه یِ تلخِ بغض!
سر می نهم به سینه ِ دفتر با پلک های بسته ُ لرزان
میروم به آن سویِ خیال!
آن سویِ تفاوت!
الان هم که دارم این نوشته های آخرم رامینویسم،
شکسته های ِ قلبم کنارِقلمم ریخته‌ست
می دانی؛
آدم هاکشنده ترین سم برای خودشان هستند،
این دنیا دیگرجای ِخوبی برای آدم بودن و زیستن نیست!
تا یادم نرفته‌ست بنویسم:
حال همه‌ی ما خوب است!
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند !
با اين همه..
عمری اگر باقی بود؛
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!

پــی‌نوشت:
شماهم..؟
بگید از احوالاتِتون برام..
- دخترکی به نام بانوی ماه
📌 از گذاشتنِ کامنتِ "سلام خوبی" پرهیز کنید🔴!
📌 Copy No :|🚫
#پستِ‌منتخب•-•🕊
دیدگاه ها (۴۱)

دنیای درونم را،نقاشی کنم، گاهیآن سینه‌ی پرخون را،طراحی کنم گ...

#روزمرگی‌طور😌🌿این گرما من ُ می‌بره به اعماق ِ بچگیم...روزای ...

تو کِه می‌دانستی چه شوم اتفاقی می‌خواهد رخ دهد؛اما از شوق وص...

#دِلبَرانِه‍‌هآیِ‌مآهُ‌‌مآهینَبودی، یَعنی بودی‌ وَل‍ی کنارَم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط