با من

با من
با من بیا
با من ببین
طلوع سایه های بی صدای مرگ را
ای جنون پاک شب

تویِ بیگانه خواه در مغرب غروب من نیا
ای دروغ بی ثبات لغو

به این خدای بی گناه
به این تن پوشِ نیلی سماء
که من نپوشم عیب خود ای هٌرم من،شب سیاه

در پناه پرده ی تاریک تو،ای شَبَکم
با من بیا
با من ببین


رقص بختک رقص رویا
رقص ظاهر،رقص ذات مات دنیا را
تا توانی گم بشو در برگ و خال هستی ارکیده ها


#معصومه_آزادبخت "سماء"
دیدگاه ها (۱)

آی دنیا...آهای دنیای من...در کجا سیر میکنی؟؟؟که اینقدر در اع...

هوای خوب مثل زن خوبههمیشه پیش نمیادوقتی هم بیادبرای همیشه نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط