گرتو باشی کوچه و مهتاب میخواهم چه کار

گرتو باشی کوچه و مهتاب میخواهم چه کار؟
تشنه ی روی تو هستم آب میخوام چه کار؟

چشمهایت صد غزل از عاشقان عالم است
این همه دیوان و شعر ناب میخواهم چه کار؟

جام لبهایت اگر امشب مرا مستی دهد...
تا ابد هشیار هستم، خواب میخواهم چه کار؟

غرق گشتن در میان بازوانت عالمییست..
عشق گر باشد، تن مرداب میخواهم چه کار؟

در تب هر» بوسه ات« جان از بدن پر میکشد...
گر نباشی من تمامم، تاب میخواهم چه کار؟
دیدگاه ها (۳)

ای پریزاده و افسانه تو را گم کردمآشنایِ من و بیگانه تو را گم...

سحرم دولت بیدار به بالین آمدگفت برخیز که آن خسرو شیرین آمدقد...

خداوند لبخند زد و دختر آفریده شد لبخنده خدا روزت مبارک

بنویسید قم اما،بسرایید بهشتحق شفیع همه راحضرت معصومه نوشتبا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط