شریک عاشق پارت 1

ا. ت ویو صبح:
الارم گوشیم زنگ خورد 📱خاموش کردم و پاشدم رخت خوابم 🛌رو جمع کردم و پرده رو کشیدم کنار نور وارد اتاق شد و اتاق رو نورانی کرد بعد رفتم دست شویی🚽 کارای لازم رو کردم یه دوش 5 مینی گرفتم🚿
و لباس پوشیدن 👗و موهام رو شونه کردم یه ارایش کردم 💄و رفتم شرکت(همه رو عکس هاشو می‌ذارم) وقتی داخل شرکت رفتم همه احترام گذاشتن و بعد اینکه رفتم داخل و رو صندلی نشستم منشی کیم اومد سلام کرد و احترام گذاشت و ازش پرسیدم چه برنامه ای داریم گفت
منشی:امروز باید یه قرار داد امضا کنید یه قرار هم با اقای مین دارید
ا. ت:مین؟
منشی: بله اقای مین
ا. ت:نگفت چیکار داره؟
منشی: خیر
ا. ت: اکی میتونی بری
منشی چشم
یه ذره کارامو کردم که رفتیم با خانم لی قرار داد بستیم📄🖊📝 و رفتم پیش یونگی تو یه کافه خوشگل که تازه باز شده بود روی صندلی کنار کافه نشسته بود رفتم پیشش
ویو یونگی
روی صندلی کنار کافه بودم یه دفعه دیدم ا. ت با یه لباس خیلی خوشگل وارد کافه شد و بعد اینکه پیدام کرد اومد سمتم
ا. ت:سلام
ی:سلام
(یه نکته بچه ها ا. ت و یونگی از بچگی باهم دوست بودن)


ادامه دارد......
بچه ها حمایت کنید زیاد نوشتم
لایک و کرامت لطفا دیگه خیلی دارم تلاش میکنم کاری نکنید که شرط بزارم