با نگاه خاموشم
با نگاه خاموشم
به تو می نگرم
تو ، دور می شوی
دورتر و دورتر ...
تا جایی که حتی نقطه ای
از تو بر جای نمی ماند !
و من مدت هاست مات و مبهوت
در همان مسیر لعنتی ،
که تو را از من گرفت
با پای پیاده ، با نگاهی خموش
و بغضی غریب
انتظار بازگشت تو را می کشم ...
اشتباه من خوش باوری بود !
باور بازگشت دوباره ی تو
و تولد دوباره ی من ...
#سحرنام آموز
به تو می نگرم
تو ، دور می شوی
دورتر و دورتر ...
تا جایی که حتی نقطه ای
از تو بر جای نمی ماند !
و من مدت هاست مات و مبهوت
در همان مسیر لعنتی ،
که تو را از من گرفت
با پای پیاده ، با نگاهی خموش
و بغضی غریب
انتظار بازگشت تو را می کشم ...
اشتباه من خوش باوری بود !
باور بازگشت دوباره ی تو
و تولد دوباره ی من ...
#سحرنام آموز
- ۴۴۱
- ۱۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط