تنفرتاعشق
#تنفر_تا_عشق
#اد_جئون
#پارت_27
سئون:دختره ی پرو
ات:هومم حقیقت تلخه؟
سئون :برو بابا حوصلتو نرم
ات:ن اینکه من دارم
بعدش رفت بالا
منم منتظرم بودم چون ساعت 3سریال مورد علاقم رو میداد
(حالا شما ی سریال رو تصور کنین)
سریالم داشت شروع میشد
ک باز این خر مگس اومد
زد ی شبکه دیه
ات:کرمم داری مگهه
سئون:میخام سریال ببینم
ات:زرت بابا بزن همون شبکه
سئون:نشنیدی گفتم میخام سریال ببینم
کم کم داشتم فشاری میشدمم
ات:ببین یا میزنی اون شبکه یا ی بلایی سر خودمو خدت میارماا
بزن!
سئون : هیچ غلطی نمیتونی بکنی
ات:ببین ی کاری میکنم ک بری داداشتو برام بیاری ها
سئون:من مشکلاتم رو خدم حل میکنم نیاز ب داداشتمم نیس
ات:ع؟ببینیمو تعریف کنیم
بلند شدمو مبل رو جلوی تلوزیون هل دادم و نشستم رو مبل که الان روبروش بود
که صدای جیغش بلند شد
با جیغی ک زد پسرا اومدن پایین
و سئون تا کوک رو دید گفت
سئون:کوکییی نگاش کن نمیزاره سریال ببینممم
ات :دیدی گفتم داداشتو برام میاری!
کوک:ات داری چیکار میکنی؟
ات:دیگی ک برای من نجوشه میخام سر سگ توش بجوشه
کوک:ینی چی الان؟
ات:نمیزاره فیلم مورد علاقم رو ببینم پس منم نمیزارم اون فیلم ببینه
کوک:مگه بچه ای
ات:خواعرت مگه بچس؟
جیم:ات برو کناربی خیال شو
ات:نمیخام چر اون باید فیلمش رو ببینه ولی من ن؟
ته :خوب ت تکرارش رو ببین
ات:چر اون تکرار نبینه؟
شوگا:ات نظرت در باره ی خاب طولانی چیه؟
ات:عاا شوگاا الان میخامم فیلمم رو ببینم
(خب منظور از خاب .معمولا ب شوگا میگن خابالوعه و عاشق خابه و اتم که میشناسین دیه مث شوگاس و ادم خابالو ایه)
سئون: بیا کنار میخامم فیلمم رو ببینم
ات: بشین تا بیام!
کوک:ات بیا کنار بزار فیلمشو ببینه!
ات:بخدا شده تلوزیون رو میشکنم ولی نمیزارم این ببینه پولشم بعدا بهت میدم تازع
کوک که بنظر خسته شده بود بیخال شدو رفت بالا که سئون گفت
سئون:کوکییی کجا میری ببین نمیزاره فیلم ببینم
ات:درد کوکی خدت از خدت دفاع کن
دید کوک رفته بالا افتاد بجون ته
سئون :تهیونگیییی
ته:ب من ربط نداع خدتون حل کنین
ته هم میره بالا
سئون:جیمین ت یچی بگ...
جیمین:من گوشیم زنگ میخوره
سئون:شوگ..
شوگا:منم خابم میاد
وقتی پسرا رفتن تازع نقابشو برداشت و گفت
سئون:ات برو کنار
ات: خواهش کن تا برم کنار
سئون :چی ؟عمرا
ات:تا الان ک داشتی لوس بازی در می اوردی چیشد پس
سئون:میری کنار یان
ات:گفتم ک خواهش کن
نظراتتون👼🏻🐾
#اد_جئون
#پارت_27
سئون:دختره ی پرو
ات:هومم حقیقت تلخه؟
سئون :برو بابا حوصلتو نرم
ات:ن اینکه من دارم
بعدش رفت بالا
منم منتظرم بودم چون ساعت 3سریال مورد علاقم رو میداد
(حالا شما ی سریال رو تصور کنین)
سریالم داشت شروع میشد
ک باز این خر مگس اومد
زد ی شبکه دیه
ات:کرمم داری مگهه
سئون:میخام سریال ببینم
ات:زرت بابا بزن همون شبکه
سئون:نشنیدی گفتم میخام سریال ببینم
کم کم داشتم فشاری میشدمم
ات:ببین یا میزنی اون شبکه یا ی بلایی سر خودمو خدت میارماا
بزن!
سئون : هیچ غلطی نمیتونی بکنی
ات:ببین ی کاری میکنم ک بری داداشتو برام بیاری ها
سئون:من مشکلاتم رو خدم حل میکنم نیاز ب داداشتمم نیس
ات:ع؟ببینیمو تعریف کنیم
بلند شدمو مبل رو جلوی تلوزیون هل دادم و نشستم رو مبل که الان روبروش بود
که صدای جیغش بلند شد
با جیغی ک زد پسرا اومدن پایین
و سئون تا کوک رو دید گفت
سئون:کوکییی نگاش کن نمیزاره سریال ببینممم
ات :دیدی گفتم داداشتو برام میاری!
کوک:ات داری چیکار میکنی؟
ات:دیگی ک برای من نجوشه میخام سر سگ توش بجوشه
کوک:ینی چی الان؟
ات:نمیزاره فیلم مورد علاقم رو ببینم پس منم نمیزارم اون فیلم ببینه
کوک:مگه بچه ای
ات:خواعرت مگه بچس؟
جیم:ات برو کناربی خیال شو
ات:نمیخام چر اون باید فیلمش رو ببینه ولی من ن؟
ته :خوب ت تکرارش رو ببین
ات:چر اون تکرار نبینه؟
شوگا:ات نظرت در باره ی خاب طولانی چیه؟
ات:عاا شوگاا الان میخامم فیلمم رو ببینم
(خب منظور از خاب .معمولا ب شوگا میگن خابالوعه و عاشق خابه و اتم که میشناسین دیه مث شوگاس و ادم خابالو ایه)
سئون: بیا کنار میخامم فیلمم رو ببینم
ات: بشین تا بیام!
کوک:ات بیا کنار بزار فیلمشو ببینه!
ات:بخدا شده تلوزیون رو میشکنم ولی نمیزارم این ببینه پولشم بعدا بهت میدم تازع
کوک که بنظر خسته شده بود بیخال شدو رفت بالا که سئون گفت
سئون:کوکییی کجا میری ببین نمیزاره فیلم ببینم
ات:درد کوکی خدت از خدت دفاع کن
دید کوک رفته بالا افتاد بجون ته
سئون :تهیونگیییی
ته:ب من ربط نداع خدتون حل کنین
ته هم میره بالا
سئون:جیمین ت یچی بگ...
جیمین:من گوشیم زنگ میخوره
سئون:شوگ..
شوگا:منم خابم میاد
وقتی پسرا رفتن تازع نقابشو برداشت و گفت
سئون:ات برو کنار
ات: خواهش کن تا برم کنار
سئون :چی ؟عمرا
ات:تا الان ک داشتی لوس بازی در می اوردی چیشد پس
سئون:میری کنار یان
ات:گفتم ک خواهش کن
نظراتتون👼🏻🐾
- ۴.۴k
- ۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط