کارو

#کارو
باز باران بی ترانه

باز باران با تمام بی کسی های شبانه

می خورد بر #مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم

من به پشت شیشه تنهایی افتاده
#نمی دانم ، نمی فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست

نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
#کجای ذلتش زیباست
نمی فهمم

#کجای اشک یک بابا
که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد
نمی دانم

#نمی دانم چرا مردم نمی دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست
کجای مرگ ما زیباست
نمی فهمم

یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مرد
کودکی ده ساله بودم
می دویدم زیر باران ، از برای نان

#مادرم افتاد
مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد
فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود
نمی دانم
#کجــــای این لجـــــن زیباست

بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست
و آن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست

وباران من و تو درد و غم دارد
#خدا هم خوب می داند
که این عدل زمینی ، عدل کم دارد .
دیدگاه ها (۴)

میروم از شهر تو آخر دگر عشقی نماندهیاد تو چون یادگار زخمی به...

پاشو بریم که هیچ کجا دل ما باز نمیشهستاره میان میرن یکی ش که...

در صدا کردنِ نامِ تویک «کجایی؟» پنهان است ..یک «کاش می‌بودی»...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط