her eyes

☆ her eyes ☆
Part 1

جنی : هی ا.ت پاشو دانشگاهت دیر شد منم باید برم امروز از بچه ها امتحان بگیرم بلند شو .

ا.ت : باشه....الان پا میشم .

جنی : بدو ۲۰ دقیقه دیگه پایین باش .

ا.ت : اوکی....
*بلند شدم کارامو کردم و رفتم پایین بدون خوردن صبحانه رفتم نشستم تو ماشین چون دیرم شده بود

جنی : چه عجب اومدی بالاخره .


در دانشگاه....

ا.ت : خداخافظ .

جنی : بای بای .

ا.ت : یه روز حوصله سر بر دیگه شروع شد .
* داشتم میرفتم سمت کلاس که یهو یکی دستشو انداخت دور گردنم فکر کردم سوجینه ولی برگشتم و دیدم اون فلیکسه .

فلیکس : زبون نداری سلام بدی ؟!

ا.ت : گمشو احمق .
* دستشو پس زدم اون واقعا یه احمقه همه ی دانشگاه میخوان با اون باشن اونوقت این در من راه میوفته .

فلیکس : قلبم شکست....به فکر منم باش من دوستت دارم .

ا.ت : من ندارم .

سوجین : هی فلیکس گمشو تا نزدمت .

فلیکس : به علاوه خودت رفیقت هم ادب نداره . من رفتم .

ا.ت : سوجین میمردی زودتر بیای .

سوجین : به جای تشکرته...


* ویو جنی

جنی : خب تا همینجا کافیه تمرین ها رو حل کنید فردا میبینمتون .
* بالاخره این زنگ هم تموم شد...منم دیگه کلاس ندارم بهتره برم خونه....سوار ماشین شدم رفتم و یه قهوه خریدم و خوردم موقع رفتن سمت ماشین به یه مردی برخورد کردم اون خیلی جذاب بود...

لینو : اوه ب...ببخشید کیف پولتون افتاد .
*داشتم میرفتم قهوه بخرم که به یک خانمی
خوردم اون خیلی خوشگل بود از زیباییش زبونم بند اومده بود...


(* این به معنای کارهایی که فرد می‌کنه و چیزایی که تو دلش میگه )
دیدگاه ها (۰)

☆ her eyes ☆Part 2لینو : اوه ب...ببخشید کیف پولتون افتاد . *...

hiiioooo 👋🏻👋🏻👋🏻@qimarلطفا فالوش کنید و ازش حمایت کنید💙💙💙 فیک...

معرفی فیک :نام : her eyesژانر : جنایی ، عاشقانه شخصیت ها :کی...

hiiiooo 👋🏻👋🏻👋🏻من اینجا براتون رمان و فیک مینویسم و پیج اینطو...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط