خون آشام من
خون آشام من
My vampire
Part 1
ویو ات
تو خواب شیرینم بودم که با صدای کوفتی گوشی بیدار شدم دیدم لارا داره زنگ میزنه گوشی رو برداشتم باز کردم
ات: زهرمار این وقت صبح ازم چی میخوایی چرا نمیزاری بخوابم گاو ( باداد )
لارا: نفس عمیق بکش خر خانوم صبح چیه ساعت 2 ظهر هست
ات: هر چی که هست
لارا: میخوایی بیایی خونه ی من
ات: همین دیشب شام خونهی تو بودم برای چی بیام تو بیا
لارا: قضیه طولانی هست
ات: چی شده مگه
لارا: کم سوال بپرس زود بیا
ات: زهرمار کوفت چته تو باشه میام خدافظ
گوشی رو قطع کردم گذاشتم رو میز بلند شدم با رقص رفتم پایین برای خودم قهوه درست کردم خوردم تو آینه به خودم نگاه کردم
ات: من چرا شبیه جن شدم موهامو برق گرفته انگار
شونه رو برداشتم موهامو شونه کردم لباسامو عوض کردم گوشیمو برداشتم رفتم پایین کفشامو پوشیدم از خونه خارج شدم رفتم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم روشن کردم رفتم
ات: این چرا منو صدا کرد آخه دیشب تو خونشون بودم دیگه
از افکارم بیرون اومدم دیدم رسیدم ماشینو پارک کردم رفتم سمت خانه درو زدم
لارا: خوش اومدی
ات: سلام کجاست بی ادب
لارا: همین سلام رو من بهت یاد دادم
ات: خفه شو
لارا: نشم چی
ات: گمشو
رفتم داخل روی مبل دراز کشیدم از روی میز آب برداشتم خوردم
لارا: ات
ات: ..
لارا: ات
ات: ..
لارا: ات
ات: کوفت وایسا آب بخورم بعد
لارا: من یه کتاب پیدا کردم
ات: کتاب چی بیا پاهاتو بشکون بشین کنارم
لارا: خب بعد از اینکه تو رفتی رفتم زیر زمین یه چند تا عکس بود اونا بیارم یهو یه کتاب پیدا کردم که شبیه کتاب جادو بود خیلی عجیبه توش کلی نقشه هست و نقشه یه جنگل هم هست
ات: کتاب کجاست
لارا: تو اتاق
ات: بیار ببینم
ادامه دارد...
My vampire
Part 1
ویو ات
تو خواب شیرینم بودم که با صدای کوفتی گوشی بیدار شدم دیدم لارا داره زنگ میزنه گوشی رو برداشتم باز کردم
ات: زهرمار این وقت صبح ازم چی میخوایی چرا نمیزاری بخوابم گاو ( باداد )
لارا: نفس عمیق بکش خر خانوم صبح چیه ساعت 2 ظهر هست
ات: هر چی که هست
لارا: میخوایی بیایی خونه ی من
ات: همین دیشب شام خونهی تو بودم برای چی بیام تو بیا
لارا: قضیه طولانی هست
ات: چی شده مگه
لارا: کم سوال بپرس زود بیا
ات: زهرمار کوفت چته تو باشه میام خدافظ
گوشی رو قطع کردم گذاشتم رو میز بلند شدم با رقص رفتم پایین برای خودم قهوه درست کردم خوردم تو آینه به خودم نگاه کردم
ات: من چرا شبیه جن شدم موهامو برق گرفته انگار
شونه رو برداشتم موهامو شونه کردم لباسامو عوض کردم گوشیمو برداشتم رفتم پایین کفشامو پوشیدم از خونه خارج شدم رفتم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم روشن کردم رفتم
ات: این چرا منو صدا کرد آخه دیشب تو خونشون بودم دیگه
از افکارم بیرون اومدم دیدم رسیدم ماشینو پارک کردم رفتم سمت خانه درو زدم
لارا: خوش اومدی
ات: سلام کجاست بی ادب
لارا: همین سلام رو من بهت یاد دادم
ات: خفه شو
لارا: نشم چی
ات: گمشو
رفتم داخل روی مبل دراز کشیدم از روی میز آب برداشتم خوردم
لارا: ات
ات: ..
لارا: ات
ات: ..
لارا: ات
ات: کوفت وایسا آب بخورم بعد
لارا: من یه کتاب پیدا کردم
ات: کتاب چی بیا پاهاتو بشکون بشین کنارم
لارا: خب بعد از اینکه تو رفتی رفتم زیر زمین یه چند تا عکس بود اونا بیارم یهو یه کتاب پیدا کردم که شبیه کتاب جادو بود خیلی عجیبه توش کلی نقشه هست و نقشه یه جنگل هم هست
ات: کتاب کجاست
لارا: تو اتاق
ات: بیار ببینم
ادامه دارد...
- ۲۴.۱k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط