دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود

دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد
ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بود.....🙏🥀
دیدگاه ها (۱)

حاضری مجنون شوی اگر لیلایت باشم؟؟فارغ از جور زمانه هوایی برا...

روزی به دیدارم خواهی‌ آمد که دیگر نمی‌‌شناسمتمن با پیراهنی س...

خواجه شمس‌ الدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی (زاده ح...

صبحتان پرازمحبت الهیسهم امروزتان شادیسهم زندگیتون عشقسهم قلب...

دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بودتا دل شب سخن از سلسله موی تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط