در هر من ظلم جاری است
در هر "من" ظلم جاری است.
در هر" ما" صلح جاری است.
در هر "ظلم" کمیت ارتقاء می یابد.
در هر" صلح" کیفیت ارتقاء می یابد.
در هر "کمیت" عقل جاری است.
در هر" کیفیت" عشق جاری است
در هر "عقل" من ارتقاء می یابد.
در هر" عشق" ما ارتقاء می یابد.
در هر "من" جزء جاری است.
در هر" ما" کل جاری است.
در هر "جزء" فرد ارتقاء می یابد.
در هر" کل" جمع ارتقاء می یابد.
در هر "فرد" خود جاری است.
در هر" جمع خدا جاری است.
"خود" کثرت را نمایان می کند.
'"خدا" وحدت را نمایان می کند.
آنجا که "حلقه وحدت" جاری می شود حرکت از:
"کثرت" به "وحدت"،
"من " به "ما"،
"ظلم" به "صلح"،
"کمیت" به" کیفیت"،
"عقل" به "عشق"،
"جزء" به 'کل"،
"فرد "به"جمع" و
"خود" به "خدا" خواهد بود...
پس شاید:
گر حلقه زنیم بر در دوست/ این حلقه همان اوست که اوست/.........
در هر" ما" صلح جاری است.
در هر "ظلم" کمیت ارتقاء می یابد.
در هر" صلح" کیفیت ارتقاء می یابد.
در هر "کمیت" عقل جاری است.
در هر" کیفیت" عشق جاری است
در هر "عقل" من ارتقاء می یابد.
در هر" عشق" ما ارتقاء می یابد.
در هر "من" جزء جاری است.
در هر" ما" کل جاری است.
در هر "جزء" فرد ارتقاء می یابد.
در هر" کل" جمع ارتقاء می یابد.
در هر "فرد" خود جاری است.
در هر" جمع خدا جاری است.
"خود" کثرت را نمایان می کند.
'"خدا" وحدت را نمایان می کند.
آنجا که "حلقه وحدت" جاری می شود حرکت از:
"کثرت" به "وحدت"،
"من " به "ما"،
"ظلم" به "صلح"،
"کمیت" به" کیفیت"،
"عقل" به "عشق"،
"جزء" به 'کل"،
"فرد "به"جمع" و
"خود" به "خدا" خواهد بود...
پس شاید:
گر حلقه زنیم بر در دوست/ این حلقه همان اوست که اوست/.........
- ۲۵۹
- ۲۶ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط