سناریو طنز

سناریو طنز
موضوع : وقتی اوردیشون ایران

ار ام : شمادوتا دارین دعوا میکنید که چرا به چای پاسارگارد نرین برج میلاد که در اخر میرین سی و سه پل😂

جین: ماشالا تا ۲۴ ساعتی تو رستوران و لوا

زم ارایشی فروشی هستین🤣😂

شوگا :بدبخت رو می خوای ببری از شیراز ببری کرمان شاه با هات قهر کرده چون نوماخد بیاد🥺

هوسوک : رفته بودین شهر بازی و چون برات تدی نخریده بود ناراحت شده بودی و قهر کردی امم رفت برات یه اسبابازی فروشی خرید🌹🥺

جیمین : یه دختره ای بهش نگاه کرده بود ازش شماره خواست تا جیمین می خواست بگه نمیدم تو دعوا ی گیس و گیس کشونی راه انداختی که در اخر کارت به ادرهی پلیس کشید 😂😑😎

تهیونگ : یونتال و برده بودین با خودتون داشتین میرفتین شمال چون تو را سگ زیاد بود تهیون هی نازشون میکردو به ان ها غذا می داد یونتال حسودیش شده بود با هاش قهر کرد بود هالا شب شده بود و داشت هی ناز یونتال و میکشید که دید تو با هاش قهر کردی چون حسودیت شده بود که همش ناز انو می کشد و این بنده خدا مونده بود ناز کیو بکشه 😂🤣

کوک : ۲۴ ساعته دارین ایرا نو با همه جزئات میگردین 🤣😑

ببخشید اگه بعد بود😔

لایک فرا موش نشه کیوت ها😁
دیدگاه ها (۰)

چع ناره

باهوش ترین ماه

توجه به کسایی که پیج منو دنبال میکنن و سناریو میخونن

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط