DOCTORS OF GONGILL🥼part 30

+انتظار داری بیام ببینمت؟ امیدورام هرچی زود تر بمیری.
جی هیون دستش را جلوی چشم های یونگی تکان داد و گفت :دکتر مین هوشیارید؟ اگه هستید
میشه ولتون کنم و برم؟
یونگی سرش را به طرف جی هیون چرخاند و دستش را باال ارود .انگشتانش را به گونه ی
جی هیون کشید و لبخند لثه ای زد.
+همون دختره رو اعصابه ست.
جی هیون با ابرو های در هم گره خورده گفت :من رو اعصابم؟!
یونگی شصتش را روی لب های جی هیون کشید و گفت :چه خوشگلم هست...
جی هیون دست یونگی را کنار زد و هلش داد .یونگی روی زمین افتاد اما هنوز مست بود.
_باورم نمیشه دکتر مغز و اعصاب باشی !چه گیری افتادم .ایششش...
همین موقع ماشین مشکی رنگی کنارشان ایستاد .سه مرد پیاده شدند و به سمتشان امدند .دو
تایشان یونگی را بلندکردند و زیر بغل هایش را گرفتند و به سمت ماشین رفتند .جی هیون
خواست جلویشان رابگیرد ولی مرد سوم جلویش ایستاد و تعظیم کرد.
+خیلی ممنون که مراقب ارباب جوان بودید .حتما این لطفتونو به رئیس اطالع میدم.
جی هیون با تعحب به مرد خیره شده بود .مرد دوباره تعظیم کرد و سوار ماشین شد.
جی هیون تا موقع ناپدید شدن ماشین، به دور شدنش نگاه کرد .
_امیدوارم دزیده باشنش
دیدگاه ها (۱)

DOCTORS OF GONGILL🥼part 31

DOCTORS OF GONGILL🥼part 32

DOCTORS OF GONGILL🥼part 29

DOCTORS OF GONGILL🥼part 28

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط