تک پارتی از تیهونگ هدیه به دوستم که تیهونگ رو دوست داره

تک پارتی از تیهونگ (هدیه به دوستم که تیهونگ رو دوست داره⁦❤️⁩)

ات: داخل بیمارستان نشسته بودم نمی‌دونم چرا اینجام؟ولی ای کاش زودتر برم خونه یک لحظه بوی تلخی رو حس کردم که انگار برام اشناس
یک مرد کنارم نشست چهرهش به دلم نشست بهش گفتم:اقا اسمتون چیه؟
تیهونگ:با سردی جواب داد کیم تیهونگ
ات:میشه نوبت خودتون رو بدید به من !
تیهونگ:چرا؟
ات:می‌خوام برم خونه
تیهونگ:سرش رو تکون داد :چه خونه باشی چه اینجا چه فرقی به حالت میکنه ؟
ات: ناراحت شدم از حرفش :نمی خواین نوبتون رو بهم بدین عیبی نداره
چرا اینقدر سرد رفتار میکنین
تیهونگ: به خاطر همسرم
ات: همسرتون چش شده؟
تیهونگ:دوسال پیش میخواستم با همسرم برم مسافرت توی ماشین بودیم کلی بهمون خوش گذشته بود داشت با گوشیش عکس میگرفت که....... تصادف کردیم تو خواب بیداری بودم که غرق خون دیدمش
از اون موقع تا الان همه چیز رو فراموش کرده حتی منو
ان: اخی چه ناراحت کننده امید وارم همسرتون حالش خوب بشه
تیهونگ: ممنونم
پرستار اومد و گفت:جناب کیم تیهونگ نوبت شماست تیهونگ بلند شد و دستش رو سمت ات دراز کرد و گفت بلند شو نوبت ماست😢😢

آیا قلبتون اکوری پکوری نشد؟
#ات
#تیهونگ
#رمان
#تک_پارتی
دیدگاه ها (۷)

تا پایان ماه

چندپارتی☆p.3افتاد روی زمین گریه کرد و با خودش خیلی اروم حرف ...

چندپارتی☆p.4جونگکوک سمت ات رفت و اروم روی صندلی نشست _ات جون...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط