حالم خوب نیست بد هم نیست انگار خالیم یا یه چیزی بدتر
حالم خوب نیست، بد هم نیست، انگار خالیم یا یه چیزی بدتر، انگار گیر کردم تو یه عزاداری، عزاداری یه عزیز! شوکهم. میدونم از دست رفته ولی نمیخوام باور کنم. یه غم بزرگی گیر کرده تو فاصلهی بین گلو تا قلبم که هیچ جوره نمیتونم خالیش کنم! نیاز به گریهی شدید دارم ولی نمیتونم اشکامو مجبور به جاری شدن کنم؛ حتی وقتی خودمو دعوا میکنم و تمام شکستهامو تف میکنم توی صورتِ خودم!
همین! فکر کنم.
همین! فکر کنم.
- ۵.۷k
- ۲۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط