برای تو مینویسم که عزیزتر از جان شدی و لازم تر از نفس

برای تو مینویسم که عزیزتر از جان شدی و لازم تر از نفس.
عزیز دور
عزیز دست نیافته
عزیز بوسیدنی
عزیز قلبم
برای تو مینویسم که خواستم تورا در آغوش بکشم؛
ولی دستانم کوتاه بود.
برای تو مینویسم که بوسیدنت آرزو بود.
برای تو مینویسم که یک جهانی.
مینویسم برای تمام روزهایی که قرار است نباشم.
باشد که بدانی و بدانند که تو را دوست میداشتم؛
بسیار،
بسیار.....
دیدگاه ها (۳)

چرا جدا نمی شود دلم دمی زیادتومگر چه کرده بادلم تیرنگاه پاک ...

ای گل زیبای من بسیار می نازم به تو...عشق من ای بهترین دلدار ...

ای که در خاطرِ خود خاطره از ما داریخوشتر از خاطره در خاطر ما...

لبت زندان و لبهایم شد احضارکه گیرد بوسه های داغ و ...

مُسکنِ قلبم♥️ℒℴνℯ♥️برای تو مینویسم عشق جـــااانم؛برای تویی ک...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁷جونگکوک: معرفی میکنم... خانم کیم ا/ت. دو...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط