بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمت اندوه چیست،
عشق کدام است، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم بر هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های تو ام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب...

#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

بیا بشکن غرورت را بگو که دوستم داریبگو از فاصله چون من تو ه...

بالاخره یه نوروز جدید تو راهه و هرکی تو فکر هفت سین خودشه......

دل ما به دور رویت ز چمن فراغ داردکه چو سرو پایبند است و چو ل...

از چشمم هرگز نیفتد خنده ی گیرای توتا ابد من ساکنم در کوچه ی ...

{یا هادی ع..}

معشوقه دشمن P²⁵اینو فهمیده بود که هیونا هم از گفتن اتفاق رخ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط