عاشق کارمند شدم

عاشق کارمند شدم
ژانر:عاشقانه دارک
part 1
سلام من یونا هستم 19سالمه امروز روز اولی کاری منه تو یه شرکت بزرگ کار میکنم

صبح زود پاشدم صبحانه خوردم و رفتم شرکت که با ادمای اونجا اشنا بشم

_سلام صبحتون بخیر

×سلام صبحت بخیرکار مند جدید (علامت کار کنان شرکت)

؛های من کیم لونا هستم 18سالمه میتونم باهات اشنا بشم
_بله حتما منم کیم یونا هستم 19سالمه خشبختم

(فلش بک یک ساعت بعد)

×بچه ها میدونستین امروز رییس یه جلسه گذاشته که عضو جدیدو ببینه

_من؟


×اره ترو ببینه

_خدای من (بچه تعجب کرده)

×بچه ها جلسه شرو شد همه بیاید دفتر رییس

+سلام بچه ها حالتون خوبه؟

_وای خدای من این بشر چقدر جذابه(تو دلش)

×خانوم کیم بشینید...


_برای چند دقه ماتم برده بود بعد نشستم و با رییس اشنا شدم

(فلش بک چهل و پنج دقه بعد)

از جلسه خارج شدم و رفتم سمت دفتر که چندتا سند رو چک کنم تموم کردم و رفتم خونه خسته بودم ولی خوشحال بودم چون فردا قراره باز همچین ادم جذابیو ملاقات کنم

❌اصکی نرو اوخ میشی❌
۱۵تا لایک پارت بعد
دیدگاه ها (۷۳)

Part² عاشق کارمند شدم- بعد کارا کلی خسته بودم ولی رءیسه چه خ...

Part³ عاشق کارمند شدمات: بعد از کلی خستگی رفتم کپیدم یهو یاد...

‌part5 &باید باهم ازدواج کنین چون برای هم ساخته شدین + غیر م...

Part⁴ یونگی: اتتتتت پاشو صبههههه ( جوری داد زد ات رید خودش ...

های رمان قبلی که نوشتم چون گفتین بد ادامه نمیدم میخوام یدون...

فیک دازای

این همون رمان یونا که دارم مینویسم فقط تصویرشو تغیر دادم ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط