بی مرز تر از عشقم و بی خانه تر از باد

بی مرز تر از عشقم و بی خانه تر از باد
ای فاتح بی لشگر من خانه ات آباد

تا کی بنویسم که تو می آیی و هر بار
قولِ "سرِ خرمن بدهی" ، دست مریزاد

حافظ به تمسخر به دلم گفت فلانی
"دیریست که دلدار پیامی نفرستاد"

دور از تو فقط طعنه خورِ مردمِ شهرم
مجنونم و یک شاعرِ دیوانه ی دل شاد

دستم به جدایی برسد ، رحم ندارم
بد شد " گذرِ پوست به دبّاغ نیفتاد "

با اینکه دلم گفته مدارا کنم اما ...
ای داد از این دوری و از عشق تو بی داد

تلخ ست اگر دوریِ شیرین به خدا شکر
این قرعه ی عشق ست که افتاده به فرهاد
دیدگاه ها (۱)

با هر بهانه و هوسی عاشقت شده استفرقی نمی کند چه کسی عاشقت شد...

اینجا کسی برای کسی بی قرار نیستمن در کنار پنجره ام او کنار ک...

مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت استبمان ! که مهر تو از سینه...

بنشین تا نفسی هست نگاهت بکنم"نظری نیک به رخسارۀ ماهت بکنمشرر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط