lما از دلگیری روزهایمان

lما از دلگیری روزهایمان
به "شب" پناه می‌بردیم ،
و از دلتنگیِ شب‌هایمان ، به روز
و اینگونه بود که،
تمام جوانیمان...
در ناتمام یک،
انتظار ، "تمام" شد ..
دیدگاه ها (۱)

#ٺــــــو رااولین عشق خواهم نامیدبہ حرمٺِ نامِ مقدسٺ ....ڪه‌...

خورشید را میخواهم چه کاروقتی هر روز #تُ می تابی در جانمو عشق...

دلهای پاک خطا نمیکنندسادگی میکنندسادگی پاکترین خطای دنیاست

زنِ عاشقهمانند تار پوسيده یگيليم قديمی خانه استبه هر جان كند...

*ما از دلگیریِ روزهایمان ، به شب پناه می‌بردیم و از دلتنگیِ ...

ما ازدلگیری روزبه شب پناه بردیم وازدلتنگی شب به روز…اینگونه ...

سردی رنج بودسوزاند استخوانمان راو من چه غریب سوختمبه سان هیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط