باید خیل دلباخته باشی

باید خیلے دلباخته باشی
تا بتوانے آغوشے را تصور ڪنی
ڪه هرگز لمسش نڪرده ای!
بر قامتے خیره شوی
ڪه فقط از دور دیده ای،
از سفرهایے بنویسی
ڪه هرگز با او نرفته ای
و چشمانے بگویے
ڪه هرگز تو را ندیده است
لبخندهایی را به شعر بڪشی
ڪه براے تو نبوده است...
می دانے، اصلا باید دیوانه باشی
ڪسے را بخواهے ڪه براے تو نیست
"و من این دیوانگے را دوست دارم"
دیدگاه ها (۱)

کنجِ لب‌هایش نشانده واژه‌ی لبخند را ...راه‌بندان کرده از "تج...

هر قدر جفا کنیباز هم به چشم من فرشته ای.نسیمت را عنبر می بین...

مثل "نیلــــــوفر"بہ عمق باورمـپیچیده اے#مــن در آغوش#تـــــ...

فرقی نمی کند رها باشدیا کنج قفس ..پرنده شوق پروازنمی افتد از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط