آن درد ندارم که طبیبان دانند

آن درد ندارم که طبیبان دانند
دردیست محبت که حبیبان دانند

ما را غم روی آشنایی کشتست
این حال نباید که غریبان دانند

سعدی
@asheghanehha2020
دیدگاه ها (۱)

تو از کوچه ی احساسم که میگذری،عطر شالیزار ابریشم موهایت که ب...

دلمزهرچهبه غیر از تو بود خالی ماند درا...

در انتظارِ تو چشمم سپید گشت و غمی نیستاگــر قبـولِ تو اُفتَد...

عشق یعنی دستانم را بگیری...نگاهم کنی و بگویی من به بودنت قان...

+ این زندگی به درد نمیخوره من و دوستم داریم میشیم پسر.... اخ...

#بفرست_براش ای که نور همه چشمانِ جهان غیر تو هرگز! چشم من و ...

در بعضی طوفان‌های زندگی، کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط