حماقتدیوانگی
حماقت؟؟؟دیوانگی؟؟؟
اسمش را هر چه میخواهید بگذارید اما من بلد نیستم آرام و بی سر و صدا عاشقی کنم من بلد نیستم از کنار چیزهایی که به او مربوط است ساده بگذرم من بلد نیستم حسم را پشت غرورم پنهان کنم من بلد نیستم خیابان هایی که پیاده رو هایش را با او قدم برداشته ام را روزهای دلتنگی متر نکنم من بلد نیستم وقتی اسمش را میشنوم مکث نکنم یخ نکنم بغض نکنم من بلد نیستم خودم را نسبت به رفتنش نبودنش بی تفاوت نشان دهم....اصلا من آدم اینجور بلد بودن ها نیستم...من فقط بلدم دلتنگی ام را فریاد بزنم،گریه کنم،کوچکترین یادگاری هایم را بو بکشم من فقط بلدم با صدای بلند دوستش داشته باشم راستش را بخواهید من حتی بلد نیستم او را بازگردانم...
اسمش را هر چه میخواهید بگذارید اما من بلد نیستم آرام و بی سر و صدا عاشقی کنم من بلد نیستم از کنار چیزهایی که به او مربوط است ساده بگذرم من بلد نیستم حسم را پشت غرورم پنهان کنم من بلد نیستم خیابان هایی که پیاده رو هایش را با او قدم برداشته ام را روزهای دلتنگی متر نکنم من بلد نیستم وقتی اسمش را میشنوم مکث نکنم یخ نکنم بغض نکنم من بلد نیستم خودم را نسبت به رفتنش نبودنش بی تفاوت نشان دهم....اصلا من آدم اینجور بلد بودن ها نیستم...من فقط بلدم دلتنگی ام را فریاد بزنم،گریه کنم،کوچکترین یادگاری هایم را بو بکشم من فقط بلدم با صدای بلند دوستش داشته باشم راستش را بخواهید من حتی بلد نیستم او را بازگردانم...
- ۱.۸k
- ۲۰ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط